جستجوگر رمز و رازهای ساده



از یک دوست

  1. علاقه تو برای وقت گذاشتن برای کارهایی است که درآمدزا باشه، پس برای ریحانپوش وقت بذار، ولی صبر میخواد و در بلند مدت جواب میدهد. البته کاری که بیشتر دوست داری، استفاده از وقت برای درآمدزایی در بلند مدته، استفاده از وقت هایی که دیگران میذارند برای خواب بیش از حد،تلویزیون، دور همی و صحبت.  تو سبزوار اگه باشی راحت میشه از این وقتها استفاده کرد، آماده کردن زمین، برای کشاورزی، گلخونه، دامپروری و . .
  2. تجربه متفاوت: خیلی از کارها را میشه اگر همسر موافق نبود بعدا انجام داد.
  3. خواب ناکافی هم که پاشنه آشیل همیشگیت است، انرژی و انگیزه رو با هم کم میکنه.
  4. حال خانمت وقتی میره پیش خانواده اش اتوماتیک خوب میشه وقتی میخواد بره خونه پدر و مادر شما، خصوصا اگر از قبل برنامه ریزی نشده باشه اتوماتیک بد میشه.
  5. برای خونه خودت خیلی با حس خوب وقت میذاری، جمع و جور میکنی، رنگ میکنی، گل میخری، گل قلمه میزنی، اما برای جاهای دیگه این حس لذت رو نداری، حتی خونه پدرو مادر چون مال خودت نیست، کار شرکت هم همینه البته خیلی بیشتر چون مال خودت نیست اصلا لذت نداره، کارهایی که بهت میسپرن، برخلاف نظر تو هم که باشه که دیگه بدتر. اما اگر بری سبزوار، وقت آزادت رو میذاری برای گلکاری اساسی تر، دامداری اساسی تر، کشاورزی اساسی تر و همه اش برای خودته.

1- دو سری کتاب اضافی تهیه شود یکی برای دکتر بهمنی و یک برای واحد خودمان

2- کتاب های درخواستی با هزینه شخصی، جداگانه و سریع تهیه شود و مبلغ تخفیف هم برای هزینه پیک استفاده شود.

3- تا حد ممکن کتاب های اهدایی از یک جا تهیه شود و یک لیست کتاب و فاکتور داشته باشیم تا پیچیدگی کار خصوصا در خود توگا کم شود.

4- با مدیران خودمان (هم سلسله مراتب خودم و هم کلیه مدیران) اتمام حجت کنیم که ممکن است با توجه به پرداخت با تاخیر توگا، چاپ شان تمام شود.

5- کار با صانعی  (آقای علی محمدی) کم سختی داشت چرا که فروشنده بودند و سرشان خیلی شلوغ بود و به سختی می شد با آنها هماهنگی کرد ولی چون کتاب های مان از انتشارات  های متفاوتی بود و نمی توانستیم با یک انتشارات متسقیم کار کنیم، مجبور به این کار بودیم و خوب فکر می کنم ارزشش را داشته باشد. در واقع دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد. البته صانعی تخفیف بیشتر از 10% نمی توانست بدهد.

6- کار با 30بوک باز سیستمی تر بود (خانم جلینی)، چون به نوعی توزیع کننده هم بودند تخفیف های بهتری هم می دادند گرچه این محدودیت را داشتند که با ناشرهای زیادی کار نمی کردند. این هم دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد.

7-با انتشارات جیحون (آزادی) هم می توانستیم کار کنیم چرا که هم بیشتر کتاب هایش در حوزه روان شناسی بود که به کتاب های صوتی ما می خورد و هم اینکه قبلا هم با چند شرکت مپنا کار کرده است.

 

 


اسلایدهایی که از آنها نتیجه خاصی نمی خواهید بگیرید را اصلا لازم نیست در جلسه با مدیر عامل مطرح کنیم و وقت جلسه را بگیریم، مثل اسلایدهای زیر در پرزنت مدیریت عملکرد:

تغییر بازه ارزیابی

وجود معیارهای خاص برای ارزیابی مدیران

استقبال از تدوین معیارهایی برای ارزیابی وظایف مدیریتی مدیران

حتی موارد زیر:

داشتن معیارهای اختصاصی

برگزاری جلسه رسمی بازخورد بعد از هر ارزیابی

 

با این موارد خوب ارتباط برقرار کرد:

اطلاع رسانی امتیاز در حال حاضر

استفاده موثر از کارانه به عنوان ابزار انگیزشی

تعیین شاخص ها یا مصادیقی برای توزیع پاداش عملکرد ویژه

اطلاع رسانی نتایج ارزیابی عملکرد ویژه

 

 


در کارهای سازمان پیشقدم و جلوتر از بقیه و برنامه ها باش.

تجربه ی پیش قدم بودن و جلوجلو کارهای مانده بر زمین را که در خانه انجام میدهی، ضمن اینکه کارها انجام میشود، آرامش روانی میگیری،   تصویری از تو می سازد که هم شایسته ای و هم برای رهبری شایسته تر از دیگرانی.

(تجربه مسافرت بابلسر-آبان 98)


1-خرید میوه و سبزیجات و . از آدم های مسن تر، کسانی که اول بازار ستنتی بساط کرده اند تا کمکی به آنها باشد.

2- خرید لباس و تیشرت از برندهای ایرانی برای تقویت اقتصاد کشور و اشتغال زایی

3-برنامه ریزی با نماینده خانواده ها

4- پارک جنگلی نور جایی خیلی بزرگ و خوبی برای پیک نیک بود-

5- مسافرت با خانواده ها یک سال درمیون یا یکی اول تابستان و دیگری آخر تابستان، خصوصا بخاطر داروی فرزند که در مسافرت ها فرصت کافی برای دادن طبق برنامه ی آن وجود ندارد.

6-تجربه مسجد رفتن برای نماز خیلی خوب بود.


1- خیلی خوب که اگر دنبال جایی برای پیک نیک هستید و رسیدید به منطقه ی مورد نظر و حالا باید جای نشستن رو مشخص کنید، اگر دو تا یا چندتا ماشین هستید از هم جدا بشید و بجای اینکه همه پشت سر اولی راه بیفتن و اولی با فشار ناشی از اینکه بقیه دنبالشن نتونه جایی که از نظر خودش مناسبه انتخاب کنه و تلاش کنه هرچه سریع تر جایی پیدا بشه، ماشین ها از هم جدا شوند و هر کدام جداگانه دنبال جا بگردند. (بلاغلار نیر و پل معلق مشکین شهر)

2-حیف شد پل معلق مشکین‌شهر رو نرفتیم، خصوصا بعضی از همسفرها خیلی دوست داشتند که اونو تجربه کنن.

3- یادمون باشه که ساعت 8-9 شب که هنوز نماز هم نخودین، زمان مناسبی برای بازار رفتن اون هم در شهری که بلدش نیستی، نیست (بازار شب آخر اردبیل)


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها